نوشته شده توسط : alireza

بیوگرافی پژمان منتظری



پژمان منتظری هستم،متولد 17/10/1362 در اهواز.البته در شناسنامه ام نوشته شده 15/6/1362.به این خاطر که خانواده ام قصد داشتند تا یک سال زودتر مرا به مدرسه بفرستند.اصالتا بختیاری هستم.محله ما در اهواز نیز زندان کارون نام داشت.واقع در کوی پلیس و نزدیک به محل زندگی سهراب بختیاری زاده.مجردم.3 برادر و یک خواهر دارم.فرزند چهارم هستم.دیپلمه تجربی.فوتبال برای من از سال های 76 77 آغاز شد.اولین تیمم جوانان پرسپولیس اهواز بود.بعد به تیم شهاب نقل مکان کردم.در ادامه سر از شاهین و دیهیم اهواز سر در آوردم و پس از آن پیراهن امیدهای فولاد را پوشیدم.به دنبال 3 سال حضور در فولاد با قراردادی 2 ساله به استقلال تهران آمده ام.در سطح تیم ملی تجربه بازی در مسابقات غرب آسیا و مسابقات آسیایی دوحه را دارم.به غیر از این به تیم ملی بزرگسالان هم دعوت شده ام
نوشته شده توسط(ساناز)


شناسنامه آرش برهانی
متولد :  ۲۳ شهریور ۱۳۶۲  -   سن:۲۵ سال   -   زادگاه : کرمان، ایران   -   قد ۱٫۷۸ متر
----------------------------------------------------------------------------
اطلاعات باشگاهی
باشگاه کنونی استقلال تهران   -  شماره پیراهن ۹   -  پُست : مهاجم
----------------------------------------------------------------------------
باشگاه های جوانان :
۱۹۹۷–۲۰۰۱ -  شهرداری کرمان
۲۰۰۱–۲۰۰۲ -  پاس تهران
----------------------------------------------------------------------------
باشگاه های حرفه ای :
1381-1385        پاس تهران
1385-1386        النصر
1386                 پاس تهران
1386 - تا كنون    استقلال تهران
----------------------------------------------------------------------------
تیم ملی :
2003 - 2006   زیر 23 سال    8 بازی ( 8گل)
2003  تا كنون   بزرگسالان      25 بازی ( 8گل )
----------------------------------------------------------------------------
آرش برهانی در فصل نقل و انتقالات سال ۱۳۸۶ با توجه به این که زمزمه پیوستن او به پرسپولیس تهران شنیده می‌شد، با استقلال تهران قرارداد بست و به این تیم منتقل شد.او در اولین فصل از حضورش در استقلال توانست ۱۰ گل برای این تیم به ثمر برساند اما انتقاد زیادی به وی از لحاظ خراب کردن موقعیت های مناسب گلزنی در آن فصل شد. اما او در فصل بعد و دومین فصل حضور در استقلال به روزهای اوج خود بازگشت و گل‌های فراوانی را برای این تیم ثمر رساند.
آرش برهانی در دوره هشتم لیگ برتر باشگاهای کشور در تاریخ ۶ آبان ۸۷ با زدن ۳ گل پیاپی (هت ریک) به پیکان از لحاظ زمان یک رکورد به خود اختصاص داد او در کمتر از ۹ دقیقه ۳ گل به تیم پیکان زد تا اگر اتوئو سریع‌ترین هت‌تریک ۱۰ سال اخیر بارسلونا را انجام داده، برهانی با نصف زمان مهاجم کامرونی، سریع‌ترین هت‌تریک تاریخ استقلال و لیگ برتر باشد.
----------------------------------------------------------------------------
افتخارات :
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۳-۸۲ به همراه تیم پاس تهران
قهرمانی در جام حذفی ۸۷-۱۳۸۶ به همراه تیم استقلال تهران
قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸-۸۷ به همراه تیم استقلال تهران



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی بازیکنان استقلال , ,
:: برچسب‌ها: بیگرافی پژمان منتظری ,
:: بازدید از این مطلب : 786
|
امتیاز مطلب : 46
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : 14 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : alireza

زندگی نامه

جالب محبوب ترین بازیکن استقلال

فرهاد مجیدی

    پدرش کارمند صنایع دفاع بود و روز وشب برای رتق وفتق امور روزمره  کار می کرد وباز هشتش گرو نهش بود

   پدرومادر او اصالتاً قائم شهری هستند(یه جورایی باهاش هم استانی شدیم) اما خود او در تهران به دنیا آمد و چون پدرش کارمند اداره دفاع بود در همان مجتمع های صنایع دفاع زندگی میکردند ودر محله پارچین ورامین دوران کودکی را گذراند.

  وضعیت مالی خوبی نداشتند به طوری که او تمتم مسیر منزل تا محل تمرینات را با اتوبوس شرکت واحد که تنها پول بلیط آن را داشت میرفت.

در سوم ژوئن هزار نهصدوهفتادوهفت(13/3/55)در یک شب بهاری چشم گشود.

قبل از او یک دختر و بعد اونیز دختری دیگر و فرزاد هم آخرین فرزند این خانواده بود.

  دوخواهرزاده به نام های نگین و فرشته دارد وبه خواهرانش بسیار وابسته است؛و در مورد فرزاد نیز خود فرزاد میگوید):اگر یک روز حداقل تلفنی با هم حرف نزنیم شبمان روز نمیشود)

  اولین قرارداد رسمی اش با تیم نوجوانان کشاورز300هزار تومان وماهی5هزار تومان و آخری هم با استقلال که سفید امضا کرد.

  او و فرزاد برعکس دیگران اهل صغرسنی نبوده بلکه پدرشان شناسنامه ی آنهارا یکسال بزرگتر گرفت تا زود تر به مدرسه بروند ولی چه مدرسه ای! پدرو مادرش راضی نبودند که او فوتبال را حرفه ای دنبال کند و پدرش همیشه میگفت:(این فوتبال به درد تو نمیخورد بچسب به درست تا برادرت هم از تو یاد بگیرد!) اما او با اثرار آنها را راضی کرد و پس از مدتی اجازه فرزاد را هم گرفت تا یکی دیگر از برادران فوتبال ما را تشکیل دهند.

  حدودا سه سال پیش زمانیکه پروین سرمربی پرسپولیس بود پروین علنا اعلامکرد:(تنها کسی که حق پوشیدن پیراهن شماره7پرسپولیس را دارد او است)

و اوهم برای بستن قرار داد به باشگاه پرسپولیس رفت و ناصر خان حجازی هم اعلام کرد:(اگر او طلا هم باشد دیگر نمی خواهمش)اما او هرگز راضی نشد با خودش کنار بیاید چه برسد با میلین ها هوادار.

  نرفتن به پرسپولیس و ماندن در استقلال را بزرگترین تصمیم درس زندگی ورزشی اش میداند و هیچ علاقه ای به یاقی شدن ندارد و اکنون هم به ختطر استقلال و هوادارانش به ایران برگشته و کلی شرایط مالی خوب را از دست داده وهیچگونه شرط مالی برای باشگاه نذاشته!

  الگوی خارج از فوتبالش دایی بوده وهمیشه خواسته پشتکار او را داشته باشد در فوتبال هم مجی نامجو مطلق الگوی او است البته حمید استیلی نیز در رشت فوتبال او بسیار تاثیر گذار بود.

واما همسرش؛ او با همسرش در یک شرکت هواپیمایی  هنگامیکه برای تهیه بلیط رفته بود آشنا و این سرآغاز یک زندگی شیرین بود(همسر او یکی از کارمندان اصلی آن شرکت بود)


  زنگی شیرینی که با تولد دختری زیبا شیرین ترشد؛ دختری که پدرش نام او را تیام گذاشت.

تیام در 30/7/83(1/8/83)به دنیا آمد تا عزیزدردانه بابا شود و قسم اول او(به جان تیامم)

  واما تولدی کاکل پسری این زندگی را شیرین تر کرد. پسری به نام امیر بردیا

امیر بردیا در 9/3/87 به دنیا آمد تاهم ماه پدر شود وشاید ادامه دهنده راه او!

 


نظرات او در بارهی ای کلمات نیز خواندنی است:

 

ناصر حجازی:محبوب هواداران استقلال

امیرقلعه نویی:هوادارا دوستش دارند

غلامرضا عنایتی:مهاجم گلزن

اکبر عبدی:هنر پیشه هزار چهره

علی پروین:سلطان پرسپولیسی ها

فرزاد مجیدی:برادر خوشتیپ خودم

افشین قطبی:مربی با کلاس ودانش

فرهاد کاظمی:مربی جسور

فتح الله زاده:فقط مدیرعاملی بهش میاد

علیرضا نیکبخت:حیف شد که از استقلال رفت


ازخصوصیات فرهاد محبوب قلبها:
متولد 13/3/1355
۱۷۹سانتیمتر قدو ۷۳کیلوگرم وزن
همسرش ازپرسنل اصلی شرکت هواپیمایی بودکه هنگامی که برای تهیه ی بلیط اقدام کرده بودبااو آشنا میشود.
متاهل وصاحب دوفرزند است.
دخترش تیام متولدسال 30/7/1383وپسرش امیربردیا متولد9/3/1387میباشد.
نام تیام راخودش انتخاب کرد ونیز علاقه ی خاصی نسبت به اودارد.
تولددخترش رابهترین رخداد زندگیش ذکر میکند وهمیشه قسم اولش نام اوبوده وهست.
همه ی تلاشش رو می كنه تا تیام وامیربردیا  توی زندگی آرامش داشته باشند و همیشه میگه تیام همه ی زندگی منه.
شهرت رو زمانی دوست داره كه بین مردم محبوب باشه.
به مارک اعتقادنداره بیشترروی ظاهراجناس وچیزی که از همون اول دلش میخواد خریدمیکنه.وبااین وجو فوق العاده خوشتیپه
چهار ماشین دارد وماشین موردعلاقه اش بی ام و مدل تیپ هفت که هم اکنون همراه(( بنتلی)) 2008وی درامارات ونیز دوماشین دیگرش(پرادوو بنز مشکی او)درایران است.
بهترین خاطره اش سفرش به کربلا همراه باتیم پاس بوده.
کتاب خودش(شیرین وفرهاد )رادوست دارد.
از ویژگیهای منفی اش که خود اونیز به آن اشاره میکند عدم توانایی اش در برقراری ارتباط با دیگران است.
مثل هرانسان دیگری از دروغ متنفر واما فردی صبور است.
عاشق فیلم وسینما رفتن است وهنرمندمحبوبش امین حیایی وبهرام رادان اشت.
موسیقی لایت وآرامش بخش رامیپسندد.
خواننده ی محبوبش شادمهراست.
از میان باشگاه های خارجی به اینتر ومیلان علاقه مند است



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی بازیکنان استقلال , ,
:: برچسب‌ها: مجیدی , بوگرافی فرهادمجیدی , فرهاد , بیوگرافی , استقلال ,
:: بازدید از این مطلب : 818
|
امتیاز مطلب : 79
|
تعداد امتیازدهندگان : 28
|
مجموع امتیاز : 28
تاریخ انتشار : 14 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : alireza


بیوگرافی میلاد میداوودی

اطلاعات شخصی

نام و نام خانوادگی: میلاد میداودی

تاریخ تولد: 1363/10/30

محل تولد: مسجدسلیمان

قد: 178 سانتی متر

وضعیت تأهل: متأهل

پست: مهاجم

 

سوابق ملی

* 21 بازی ملی برای تیم ملی فوتبال ایران

* 3 گل و 6 پاس گل در تیم ملی

* 2 عنوان قهرمانی در مسابقات غرب آسیا در سال های 2007 و 2008

* عضویت در تمام رده های سنی تیم ملی

* آقای گل جام میلز هندوستان همراه با تیم ملی فوتبال جوانان ایران در سال 2003

 

عناوین باشگاهی

* نایب قهرمانی در لیگ برتر همراه با پاس تهران در فصل  85-84

* نایب قهرمانی در لیگ برتر همراه با استقلال اهواز در فصل 86-85

* قهرمانی در جام حذفی امارات همراه با تیم الاهلی در فصل 2007/2008

* قهرمانی در لیگ برتر امارات همراه با تیم الاهلی در فصل 2008/2009




:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی بازیکنان استقلال , ,
:: برچسب‌ها: بیوگرافی , میلد , میداوودی , میلدمیداوودوی , بیوگرافی میلاد میداوودی ,
:: بازدید از این مطلب : 821
|
امتیاز مطلب : 65
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
تاریخ انتشار : 14 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : alireza

    آرش برهانی: در زلزله بم بستگانم را از دست دادم

 

 

 

 

 

 

 

       _ در كدام‌ محله‌ كرمان‌ متولد شدی‌؟
       برهانی‌: محله‌ی‌ خواجو.
        _ به‌ عنوان‌ یك‌ كرمانی‌ چقدر نسبت‌ به‌خواجوی‌ كرمانی‌ شناخت‌ داری‌؟
       برهانی‌: كم‌و بیش‌ او را می‌شناسم‌. شعرهایش‌ را خوانده‌ام. همیشه‌ از

 

 

 

 

 

 

 

       خواندن‌ اشعار  خواجو لذت‌می‌برم‌.
      _ یك‌ بیت‌ شعر از خواجو كه‌ حفظ هستی‌ بگو؟
      برهانی‌:بر روی‌ زمین‌ نیست‌ چو كرمان‌ جایی‌كرمان‌ دل‌ عالم‌ است‌ و ما اهل‌ دلیم‌
       _ خانواده‌ات‌ هنوز هم‌ در كرمان‌ هستند؟
       برهانی‌:بله‌ دل‌ جدا شدن‌ از كرمان‌ را ندارند
       _ پس‌ تو اینجا زندگی‌ می‌كنی‌؟
        برهانی ‌: نه‌ تنها نیستم‌. همراه‌ با یكی‌ از برادرهایم‌ هستم‌.
        _ برادرت‌ هم‌ مثل‌ خودت‌ در اینجا فوتبال‌بازی‌ می‌كند؟
       برهانی‌ : نخیر . ایشان‌ در دانشگاه‌ تهران‌ موسیقی‌تدریس‌ می‌كند.
        _ پس‌ در خانواده‌ شما هم‌ ورزشكار است‌ وهم‌ هنرمند. تو اهل‌ هنر هم‌ هستی‌ ؟
        برهانی‌ بله‌ من‌ هم‌ مثل‌ برادرم‌ موسیقی‌ را خیلی‌ دوست‌ دارم‌.
       _ چه‌ نوع‌ سازی‌ را دوست‌ داری‌ و یا احتمالا می‌نوازی‌ ؟

 

 

 

 

 

 

 

        برهانی‌ تار و دف‌ را خیلی‌ دوست‌ دارم‌ و تا حدودی‌ البته‌ خیلی‌ كم‌ این‌ دو ساز

 

 

 

 

 

 

 

         را آموزش‌دیده‌ام‌.
       _ اینطور كه‌ پیداست‌ دل‌ در گرو موسیقی‌سنتی‌ داری‌. صدای‌ كدام‌

 

 

 

 

 

 

 

      خواننده‌ را می‌پسندی‌؟
       برهانی‌: ایرج‌ بسطامی‌. مرحوم‌ بسطامی‌ صدای‌خیلی‌ خوبی‌ داشت‌ غیر از او

 

 

 

 

 

 

 

        صدای‌ همایون‌شجریان‌ و همچنین‌ استاد محمدرضا شجریان‌ رانیز دوست‌ دارم‌.
       _ خودت‌ هم‌ برای‌ خواندن‌ صدای‌ خوبی‌داری‌ ؟
        برهانی‌:نه‌ اصلا، البته‌ زیر دوش‌ كه‌ هستم‌می‌خوانم‌!
        _ مصاحبه‌ات‌ به‌ جای‌ ورزشی‌ خیلی‌ هنری‌شد. اگر موافق‌ باشی‌ بریم‌ سراغ‌  

 

 

 

 

 

 

 

       سوال‌های‌ورزشی‌ و البته‌ حاشیه‌ای‌ زندگی‌ ؟
      برهانی‌: موافقم‌، شروع‌ كنید.
       _ پدر و مادرت‌ با فوتبال‌ بازی‌ كردنت‌ موافق‌بودند؟
       برهانی‌: نه‌ زیاد چون‌ ترجیح‌ می‌دادند سرم‌ تو درس‌ و كتابم‌ باشد. اما وقتی‌

 

 

 

 

 

 

 

         دیدند كه‌ دغدغه‌ من‌فوتبال‌ است‌ و به‌ طور جدی‌ آن‌ را دنبال‌ می‌كنم‌ دست‌

 

 

 

 

 

 

 

        از مخالفت‌ برداشتند.
        _ سر این‌ فوتبال‌ بازی‌ كردن‌ چقدر شیشه‌شكستی‌ ؟
      برهانی‌ تا دلتان‌ بخواهد، نزدیك‌ بود پدرم‌ با شیشه‌بر محل‌ برای‌ نصب‌

 

 

 

 

 

 

 

       شیشه‌های‌ همسایه‌قرارداد ببندد!
      _ بچه‌ كه‌ بودی‌ دوست‌ داشتی‌ چه‌ كاره‌شوی‌؟
       برهانی‌: اول‌ مثل‌ اكثر پسربچه‌ها دوست‌ داشتم‌خلبان‌ شوم‌، اما كم‌كم‌ دیدم‌

 

 

 

 

 

 

 

       زندگیم‌ با یك‌ توپ‌پلاستیكی‌ پیوند خورده‌ و فهمیدم‌ فوتبال‌ را خیلی‌دوست‌ دارم‌.

 

 

 

 

 

 

 

      این‌ گونه‌ بود كه‌ الان‌ به‌ عنوان‌ یك‌فوتبالیست‌ در خدمت‌ شما هستم‌.
       _ در طول‌ دوران‌ تحصیل‌، درس‌خوان‌بودی‌؟
      برهانی‌: نه‌ زیاد، بالاخره‌ آخر هر سال‌ بابدبختی‌ و تجدیدی‌ و التماس‌ به‌ معلم‌ها برای‌

 

 

 

 

 

 

 

        گرفتن‌ نمره‌ قبولی‌ این‌ دوران‌ را گذراندم‌.

 

 
 
 
 
 
 
       _ قصد ادامه‌ تحصیل‌ نداری‌؟
        برهانی‌: چرا، می‌خواهم‌ با استفاده‌ از سهمیه‌ورزشكاران‌ كه‌ دانشگاه‌ آزاد اسلامی‌ 

 

 
 
 
 
 
 
         گذاشته‌،درسم‌ را ادامه‌ دهم‌.
          _ به‌ غیر از فوتبال‌ چه‌ ورزش‌ دیگری‌ رادوست‌ داری‌؟
         برهانی‌: تنیس‌ روی‌ میز.
         _تا كی‌ می‌خواهی‌ دنبال‌ یك‌ توپ‌ گردبدوی‌ و فوتبال‌ بازی‌ كنی‌؟
        برهانی‌: تا هر زمانی‌ كه‌ ببینم‌ موثر هستم‌ وتوانایی‌ بازی‌ كردن‌ را دارم‌.
        _ به‌ كدام‌ تیم‌ و بازیكن‌ خارجی‌ علاقه‌ داری‌؟
        برهانی‌: در میان‌ تیم‌های‌ ملی‌، سبك‌بازی‌برزیل‌ و رئال‌ مادرید را در میان‌ تیم‌های‌ 

 

 
 
 
 
 
 
           باشگاهی‌می‌پسندم‌. به‌ نوع‌ بازی‌ (تیری‌ هانری‌) هم‌ علاقه‌زیادی‌ دارم‌.

 

 

 

 

 

 

 

           _ اگر یك‌ روز هانری‌ را ببینی‌ از او امضامی‌گیری‌؟

 

 

 

 

 

 

 

        برهانی‌: جالب‌ است‌ تا حالا به‌ این‌ موضوع‌ فكرنكرده‌ام‌، شاید افتخار دهم‌

 

 

 

 

 

 

 

         و در كنارش‌ عكس‌یادگاری‌ بگیرم‌! و شاید هم‌ پیراهنش‌ را به‌ یادگاربگیرم‌.

 

 

 

 

 

 

 

        _ دغدغه‌ی‌ زندگیت‌؟

 

 

 

 

 

 

 

        برهانی‌: فوتبال‌. فعلا تمام‌ فكر و ذكرم‌ معطوف‌به‌ فوتبال‌ است‌.

 

 

 

 

 

 

 

        _ بعد از سپری‌ شدن‌ دوران‌ قهرمانی‌ وخداحافظی‌ از فوتبال‌ چه‌ می‌كنی‌،

 

 

 

 

 

 

 

        به‌ مربی‌گری‌می‌پردازی‌؟
      برهانی‌: مربیگری‌ كه‌ فكر نكنم‌، دنبال‌ یك‌ شغل‌دیگر می‌روم‌ و برای‌ دور نماندن‌

 

 

 

 

 

 

 

        از دنیای‌ فوتبال‌شاید فوتبال‌ دستی‌ و یا پلی‌استیشن‌ بازی‌ كنم‌.

 

 

 

 

 

 

 

        _ چه‌ زمانی‌ قصد ازدواج‌ داری‌؟

 

 

 

 

 

 

 

       برهانی‌: هیچ‌ وقت‌. البته‌ نمی‌دانم‌ شاید وقتی‌دیگر! فقط این‌ را می‌دانم‌ كه‌

 

 

 

 

 

 

 

          الان‌ اصلا به‌ این‌مقوله‌ فكر نمی‌كنم‌.

 

 

 

 

 

 

 

        _ بزرگ‌ترین‌ تفریح‌؟

 

 

 

 

 

 

 

         برهانی‌: دیدن‌ فیلم‌، چه‌ از تلویزیون‌ چه‌ سینما.

 

 

 

 

 

 

 

        _نمی‌خواهی‌ بازیگری‌ را هم‌ مثل‌ بعضی‌فوتبالیست‌ها تجربه‌ كنی‌؟

 

 

 

 

 

 

 

        برهانی‌: نه‌، چون‌ فكر می‌كنم‌ كار سختیه‌ و من‌استعدادش‌ را ندارم‌.

 

 

 

 

 

 

 

         من‌ در همین‌ فوتبال‌ خوب‌كار كنم‌ هنر كرده‌ام‌ بالاخره‌ هر كسی‌ را بهر كاری‌ساختند.

 

 

 

 

 

 

 

       _ از چه‌ چیزی‌ می‌ترسی‌ ؟

 

 

 

 

 

 

 

        برهانی‌: فیلم‌ ترسناك‌.

 

 

 

 

 

 

 

        _ از چه‌ چیز لذت‌ می‌بری‌؟

 

 

 

 

 

 

 

          برهانی‌: خواندن‌ رمان‌ و دیدن‌ فیلم‌های‌عاطفی‌.

 

 

 

 

 

 

 

          _ بامزه‌ترین‌ فوتبالیست‌؟

        برهانی‌: محسن بیاتی‌نیا، پژمان‌ جمشیدی‌ ومهرداد

 

 

 

 

 

 

 

       میناوند.

 

 

 

 

 

 

 

  ‌ _ خوش‌ صداترین فوتبالیست‌ ؟

 

 

 

 

 

 

 

       برهانی‌: محمد نصرتی‌، جمشیدی‌ و  میناوند. 

 

 

 

 

 

 

 

       _ دوست‌ داری‌ تا چند سالگی‌ زندگی‌ كنی‌؟
       برهانی‌: تا 50 سالگی‌.
        _ از مرگ‌ می‌ترسی‌؟
      برهانی‌: آره‌، هر وقت‌ به‌ مرگ‌ فكر می‌كنم‌دچار ترس‌ و هراس‌ می‌شوم‌ و فكر كردن‌

 

 

 

 

 

 

 

        به‌ مرگ‌اذیتم‌ می‌كند.
        _ زیاد عصبانی‌ می‌شوی‌؟
          برهانی‌: نه‌ زیاد، اصولا اهل‌ عصبانی‌ شدن‌نیستم‌.
       _ نسبت‌ به‌ موقعیتی‌ كه‌ داری‌ مغرور هستی‌؟
        برهانی‌: نه‌، البته‌ راستش‌ را بخواهید بعضی‌وقت‌ها غرور به‌ سراغم‌ می‌آید اما

 

 

 

 

 

 

 

        به‌ خودم‌می‌گویم‌ من‌ نباید گذشته‌ را فراموش‌ كنم‌ و دچارغرور شوم‌.
        _ تلخ‌ترین‌ حادثه‌ زندگی‌؟
      برهانی‌: زلزله‌ ی‌ بم‌ كه‌ در آن‌ فاجعه‌ تعدادی‌ ازبستگان‌ و آشنایان‌ و در كل‌

 

 

 

 

 

       همشهریان‌ خوبم‌ را ازدست‌ دادم‌.
       _ حرف‌ آخر؟

 

 

 

 

 

      برهانی‌: حرف‌ خاصی‌ نیست

   تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی بازیکنان استقلال , ,
:: برچسب‌ها: ارش , برهانی , اقای گل , مصاحبه , بم , جالب , مصاحبه ,
:: بازدید از این مطلب : 861
|
امتیاز مطلب : 81
|
تعداد امتیازدهندگان : 28
|
مجموع امتیاز : 28
تاریخ انتشار : 13 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : alireza

یا رب دل آرش پر از غم نکنی

با تیر بلا قامت او خم نکنی

ای چرخ فلک تو را به خدا سوگند

 یک مو ز سر آرش ما کم نکنی

آبی تر از او من ندیدم در جهانم

انگار تا هست زیباست آسمانم

تا هست هستم و او آرام جان است

آرش من او سروره مهاجمان است

بیوگرافی و عکسهای زیبای آرش برهانی در ادامه مطلب حتما ببینید بیش از 20تا عکس:

.منتظر نظرای قشنگتون هستم.



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی بازیکنان استقلال , عکس بازیکنان , ,
:: بازدید از این مطلب : 1760
|
امتیاز مطلب : 78
|
تعداد امتیازدهندگان : 26
|
مجموع امتیاز : 26
تاریخ انتشار : 21 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : alireza

فرزاد

بیوگرافی کامل فرزاد آشوبی هافبک جدید استقلال :

نام : غلام عباس(فرزاد)

نام خانوادگی : آشوبی

نام پدر : محمدمهدی

محل تولد : دولت آباد(شهرری)

محل سکونت : نارمک

تاریخ تولد : 27/1/1359

تعداد خواهر و برادر : سه خواهر و سه برادر

ششمین فرزند خانواده

تحصیلات : دیپلم تجربی

وضیعت تاهل: متاهل

نام همسر : افسانه آذرنیا

نام فرزند: یه پسر 8 ماهه بنام « آرشا »

سال ازدواج : مهر ماه 86

اولین تیم : نوجوانان مالک اشتر

اولین بازی باشگاهی : سال 74 با پیراهن مالک اشتر مقابل آرارات تهران

اولین مربی : عباس جواهری و مصطفی مهرجو

اولین مشوق : مصطفی مهرجو

سال آغاز فوتبال حرفه ای : با پیراهن شماره 13 تیم بازیافت تهران

سوابق باشگاهی : کانون مالک اشتر شهرری – نوجوانان ، جوانان و امید بازیافت تهران – امید استقلال تهران – عقاب تهران – داس کلوپ اسلواکی – پرسپولیس – مس کرمان

 

اینم عکس فرزاد و خانومش

 

اینم فرزادو پسر گلش




:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی بازیکنان استقلال , ,
:: بازدید از این مطلب : 869
|
امتیاز مطلب : 63
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : 20 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : alireza

 

نام : مهدی

نام خانوادگی : امیرآبادی 

نام پدر: بهرام

نام مادر : پروین

محل تولد : اصفهانک تهران

محل سکونت : سعادت آباد

تاریخ تولد : 3/ اسفند / 1358

شماره شناسنامه : 7921

تعداد خواهر و برادر : یک خواهر بزرگتر (لیلا) یک برادر کوچکتر(مرتضی)

دومین فرزند خانواده

تحصیلات : دیپلم تربیت بدنی

وضعیت تاهل : مجرد

سوابق باشگاهی : سایپا – استقلال تهران

سوابق ملی : 25 بازی ملی و یک گل به نیجریه زده .

 

نکاتی خواندنی از زندگی مهدی امیرآبادی :

*او در دبیرستان ریاضی خواند ولی بعدا تغییر رشته داد و به هنرستان رفت؛خودش میگه به خاطر فوتبال ولی بعید می دونم.

*او عاشق موتورسیکلت و اگه فوتبالیست نمیشد حتما در رشته موتورسواری فعالیت می کرد .

*او در تعویض گوشی موبایل دومی ندارد .

*عاشق خواهرزاده اش «سحر » خودش میگه وقتی بهم میگه دایی قند تو دلم آب میشه.

*استاد پلی استیشن است و در هنگام بیکاری فقط پلی استیشن بازی می کنه. میگه حتی شب ها خواب پلی استیشن میبینه.

*تیم محبوبش بارسلونا است .

*مثل همه پسرا در کودکی دوست داشته خلبان بشه.

*اون موقعی که تو سایپا بود دوست صمیمی علی دایی بود

*بزرگترین آرزوش اینه که با استقلال قهرمان آسیا بشه .

*دوست داره وقتی بچه دار شد اسم دخترشو آناهیتا و اسم پسرشو مسعود بذاره .

*رفیق های زیادی داره . تقریبا با همه فوتبالیست ها دوست است .

*غذای مورد علاقه اش ماکارانی است .

*از دروغ متنفر است .

*بهترین روز زندگی اش روز تولدش است .

*شماره پیراهن مورد علاقه اش 3 است .



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی بازیکنان استقلال , ,
:: بازدید از این مطلب : 843
|
امتیاز مطلب : 77
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
تاریخ انتشار : 20 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : alireza

 

مشخصات فردي بازيكن جديد استقلال
 

شريفات بازيكن جديد استقلال است، جواني  كه مي‌خواهد با پيراهن آبي پله‌هاي رشد و ترقي را طي كند.

نام و نام خانوادگي: اسماعيل شريفات

تاريخ تولد:16/3/1367

محل تولد: رامشير

قد:166سانتي‌متر

وضعيت خدمت: دانشجوي كارشناسي تربيت‌بدني

وضعيت تأهل: متأهل

پست بازي: هافبك-مهاجم

عملكرد در استقلال اهواز

29 بازي، 7 گل زده، 2 پنالتي، 4 پاس گل

پست بازي در استقلال اهواز

در 22 بازي به عنوان گوش چپ يا راست در سيستم‌هاي 4-3-3 و 4-2-3-1

در 5 بازي به عنوان هافبك نفوذي در سيستم 4-4-2

در 2 بازي به عنوان مهاجم در سيستم 4-4-2

 

مصاحبه با بازیکن تازه وارد استقلال !!!

شريفات: استقلالي شدن دليل نمي‌خواهد
 

ميداودي رونالدو شد، من مسي‌ استقلال مي‌شوم.

اين بازيكن جوان كه فصل پيش با پيراهن استقلال اهواز در ليگ برتر نمايش‌هاي قابل قبولي را به اجرا گذاشت و به عنوان پديده نامش را مطرح ساخت اميدوار است بتواند در استقلال تهران به آرزوهاي نرسيده‌اش برسد.

اسماعيل شريفات بازيكن سابق استقلال اهواز،‌خيلي‌ها فقط اين را درباره تو مي‌دانند:

اسماعيل شريفات هستم، متولد 16 خرداد سال 1367 در رامشير به دنيا آمدم.

براي دريافت رضايت‌نامه از استقلال اهواز به كميته انضباطي رفته بودي، چند ماهي طول كشيد؟

خب مشكلاتي بر سر دريافت رضايت‌نامه وجود داشت، يك سال از قراردادم باقي مانده بود و مبلغ زيادي طلب داشتم كه پرداخت نمي‌شد، بنابراين مجبورم شدم به كميته انضباطي فدراسيون فوتبال شكايت  و چند ماهي براي صدور راي به انتظار بنشينم.

و رأي به نفع تو صادر شد؟

بله، رأي به نفع من صادر و بازيكن آزاد شدم، طلبم را نيز براي صدور رضايت‌نامه بخشيدم.

هفت هفته از ليگ را از دست دادي، قبل از استقلال پيشنهاد ديگري داشتي؟

در فصل نقل و انتقالات تيم‌هاي زيادي خواهان من بودند، دوست ندارم اسم ببرم كه بگويند بازارگرمي شده است، پيش از قرارداد با استقلال نيز يك تيم شهرستاني تماس‌هاي زيادي را داشت كه پاسخ منفي دادم و از مبالغي كه پيشنهاد داده بودند گذشتم.

چي شد استقلال را انتخاب كردي؟

مگر قرارداد با استقلال دليل مي‌خواهد، استقلال پرافتخارترين، بهترين، محبوب‌ترين تيم ايران است و هر بازيكني دوست دارد پيراهن اين تيم را بپوشد.

ميلاد ميداودي چقدر در اين انتقال نقش داشت با او حرف زدي؟

ميلاد از دوستان نزديك من است، با او مشورت كردم و گفت براي استقلالي شدن معطل نكن. اينجا فرصت بسيار زيادي براي پيشرفت خواهي داشت و بازي كردن در استقلال افتخار بزرگي است.

ميلاد به خوبي در تركيب استقلال جا افتاده است او بهترين گلزن و از ستاره‌هاي ليگ برتر بوده است، مي‌تواني مثل او بدرخشي؟

ميداودي ستاره بزرگي است. از نظراتي او را الگوي خود انتخاب كرده‌ام و قطعا از تجربياتش استفاده مي‌كنم. مطمئن باشيد با انگيزه زيادي در تمرينات استقلال شركت مي‌كنم تا براي بازي كردن رضايت مربيان را جلب كنم. اگر كوچك‌ترين فرصتي برايم به وجود بيايد آن را از دست نمي‌دهم. اين قول من به شما و همه استقلالي‌هاست. يادم مي‌آيد وقتي ميداودي با استقلال قرارداد بست مصاحبه‌اي را از او نوشتيد در سايت استقلال نوشتيد كه فرداي آن روز مطبوعات چاپ كردند، نوشته بوديد كريستيانو رونالدو استقلال مي‌شوم.

بله، خب چي؟

مي‌خواستم از زبان من هم بنويسيد ميداودي به وعده‌اش عمل كرد و رونالدوي استقلال شد، حالا من هم مي‌خواهم ليونل مسي شوم. اجازه دهيد چند هفته ديگر وقتي اجازه حضوردر تمرينات استقلال را پيدا كردم آنوقت به حرفم خواهيد رسيد و خودتانن مي‌نويسيد شريفات «ليونل مسي» استقلال.

 

ما هم امیدواریم تا اسماعیل شریفات مسی ایران شود و بهترین بازی های خود را در پرافتخارترین تیم آسیا انجام دهد.



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی بازیکنان استقلال , ,
:: بازدید از این مطلب : 2701
|
امتیاز مطلب : 49
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : 20 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : alireza

میلاد رونالدو

نکاتی خواندنی از زندگی میلاد میداوودی :

نام : میلاد

نام خانوادگی : میداوودی

تاریخ تولد : 30/ دی / 1363

محل تولد : مسجد سلیمان

تحصیلات : دیپلم تجربی

وضعیت تاهل : متاهل

نام فرزند : آمتیس

محل سکونت : سعادت آباد

*فرار از مدرسه کاری است که اکثر فوتبالیست های کشورمان در زمان مدرسه انجام می دادند. میلاد میداوودی هم از این قاعده مستثنی نبود و در زمانی که باید به مدرسه می رفت بیشتر فرار می کرد و به زور دیپلم گرفت .

*وقتی میلاد میداوودی را با لباس شخصی ببینید متوجه علاقه اش به لباس های عجیب و غریب می شوید . میلاد علاقه خاصی به اینگونه لباس ها دارد و معمولا لباس هایی را انتخاب می کند که متفاوت و رنگارنگ است.

*عاشق رنگ میشکی است و تا به حال بیشتر ماشین هایی که خریده مشکی بوده .

*میلاد الان یک لندکروز مشکی دارد که با اون سر تمرین میره .

*عاشق بارسلونا است و آرزو داره روزی با مسی و رونالدو  هم بازی بشه.

*دوست های صمیمی اش ایمان مبعلی ، پژمان منتظری ، بیژن کوشکی و مهدی امیرآبادی است .

*کل خانواده اش استقلالی اند به جز پدرش که پرسپولیسی تیره !

*زیاد وقت نمیکنه مسافرت بره اما اگر فرصت پیدا کنه به زادگاهش یعنی مسجد سلیمان میره .

*برای میلاد 30 دی روز خاصی است چون هم روز تولد خودشه و هم دخترکوچولوش «آمتیس »

*در بچگی آرزو داشته روزی  فرهاد مجیدی را از نزدیک ببینه ، حتی موهاشو مثل او درست می کرد و تمام دیوار اتاقش عکس های فرهاد بود. علاقه او به فرهاد طوری بود که وقتی فوتبال بازی می کرد دوست داشت هم بازیاش بهش بگن فرهاد مجیدی و مثه او خوشحالی می کرد. حالا همان نوجوانی که آرزوش دیدن مجیدی بود حالا یکی از یاران اصلی مجیدی است البته رقیب او برای گلزنی .

*برخلاف خیلی از بازیکنان فوتبال ، میلاد عاشق مطالعه است . البته کتابهای تاریخی ! میلاد این روزها مشغول خواندن کتاب تاریخ پنج هزار ساله ایران است.

*میلاد از کار کردن در خانه اصلا خوشش نمیاد و کمتر به همسرش کمک می کنه. میلاد تنها کمکی که در منزل می کند اینه که آمتیس رو نگه داره . البته خودش عاشق این کاره !

*از میلاد پرسیدم دخترت رو به فوتبالیست جماعت می دی؟ جوابش این بود : نه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

*از وقتی دخترش به دنیا اومده خیلی آرام و کم حاشیه شده .

*اونقدر دخترش رو دوست داره که دوست داره سریع تر از تمرین بیاد و کنار تنها دخترش باشه.

*میلاد اونقدر به آمتیس وابسته شده که ترجیح میده به جای بیرون رفتن با دوستان با دخترش بازی کنه.

*جالب اینه بدونید دخترش فقط شش ماهشه؛ ولی تو این شش ماه حسابی دل بابا رو برده !

*تنها با مهدی امیرآبادی و حسین کعبی رفت و آمد میکنه اونهم فقط به دلیل همسایه بودن !!!!!!!!!!!!!!!!!

*کلا آدم شوخ طبع و خوش خنده است و وقتی در تمرین ها با مهدی امیرآبادی باشه بازار شوخی و خنده به راه است.

*برخلاف اخلاقش عاشق فیلم های ترسناک است.

*الگوی ورزشی اش کریس رونالدو است .

*یکی از آرزوهاش قهرمانی با استقلال در آسیاست .

*بهش میگن دیوید بکام اما او از این لقب اصلا خوشش نمیاد و دوست داره به او « میلاد رونالدو » بگویند.

میلاد استقلالی



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی بازیکنان استقلال , ,
:: برچسب‌ها: میداوودی , میلاد , نکات جالب , خواندینی , بیوگرافی میداوودی ,
:: بازدید از این مطلب : 914
|
امتیاز مطلب : 60
|
تعداد امتیازدهندگان : 24
|
مجموع امتیاز : 24
تاریخ انتشار : 20 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : alireza

بیوگرافی کامل ایمان مبعلی یا همون مهندس خودمون!

نام :  ایمان

نام خانوادگی : مبعلی

محل تولد :  ایذه خوزستان

تاریخ تولد : 12/ آبان / 1361

وضعیت تاهل : متاهل

فرزند : یه پسر بنام آرشا

مهندس ایمان

 

 

*چهار تا خواهر و سه تا برادر داره و فرزند آخر خانواده اس ! به قول خودش ته تغاریه !!!

*اسم داداشاش به ترتیب یحیی/ مصطفی/ احسان .

*تقریبا میشه گفت عید 87  ازدواج کرد...

*یه پسر خوشمل داره که متولد اردیبهشت 88 و اسمش « آرشا » است؛ (نمی دونم چرا همه این روزا اسم پسرشونو آرشا می ذارن ؟!!!!!!)

*در بچگی از اون پسرای شر و شور بوده ؛ درست عین خودم !!!

*عاشق شماره 23 است ولی چون این شماره در استقلال برای روانخواه بود او شماره 32 رو انتخاب کرد .

*پدرش چند سال پیش به رحمت خدا رفت و این مسئله تو روحیه ایمان تاثیر زیادی گذاشت به طوری که بعد از یه سال وقتی تو مصاحبه از باباش ازش پرسیدن گریش گرفت...

*غذای تند خیلی دوست داره

*تو ده سالگی در مهارت های فردی اول شد و سال 72  به پرسپولیس ایذه پیوست.

*در بین فوتبالیستها تنها کسیه که پول بابت جت اسکی میده...

*خودش میگه وقتی برای اولین بار رفتم فوتبال رسمی رو شروع کردم اینقدر کوچولو بودم که لباس آستین کوتاه اونا برای من آستین بلند بوده...

*به شدت پرسپولیسی بوده !!! البته الان یه استقلالی است و حاضره به خاطر استقلال جونشو بده .

*در تیم های لنگ ایذه/ اس اس اهواز/ فولاد/الشباب/الوصل/ النصر بوده و حالا هم تو پرافتخارترین باشگاه آسیاست.

*مچش مدتي اذيتش ميكرد ولي خدا رو شكر الان ديگه خوب شده

*قبل از این که عربا بدزدنش یه بوتیک شیک داشت به اسم ت ت 23 كه البته وقتی رفت داد به داداشش كه البته يه جايی هم گفته من هر چی دارم مال داداشمه.

*خیلی دوس داره بهش بگن : مهندس پاس درست مثل ژاوی تو بارسا .

*یه بارسایی متعصبه !!!

*کاشته هاشو مثله دیوید بکام می زنه و این بازیکنو خیلی دوست داره!!

*ميگه تو فوتبال هيچ كس مثل مهدی مناجاتی بهش كمك نكرده...

*ميگه بچه كه بوده با توپ بسكتبال داداشش روپایی ميزده كه البته ديگه شبا از درد پا خوابش نميبرده ولی ميگه همون توپ سنگين باعث شده الان اينقدر شوتام قوی باشه.

*اينو داشته باشين خيلی جالبه:كوچيك كه بودم عشق اين بودم كه با توپ بزرگترا بازی كنم و هميشه تك و تنها ميرفتم پشت زمين فوتبالی كه تو شهرمون بود می نشستم و وقتی يه توپ از رو ديوار رد ميشد بغلش می كردم بوسش می كردم و باهاش روپايی ميزدم همش عينا حرفای خودش بودااااااااااااااا...

*به گفته خودش تا حالا كتك نخورده (از باباش) و فقط دعواش ميكردن.

*وقتی رفته استقلال اهواز كتونی هاش قرررررررررمز بوده و همين باعث شده خيلی بهش حسااااااس بشن...

*جواد کاظمیان ميگه دست پختش بدك نيس و وقتی با هميم (تو الشباب بود كه گفت) يه چيزی با هم درست می كنيم...

* دلش واسه مدرسه رفتن لک زده و میگه کاش بازم به اون دوران برمی گشتم .

*كمرش يه چند وقتيه يه درد خفيفی داره.

* يه جا گفته با اين كه تو زندگی كم و كاست و مشكل زياد داشتيم ولی پدر و مادرم حسابی زحمت كشيدند و الحمدلله كه دستمون پيش كسی دراز نشد...

*يه دفعه يه جايی رو پای يكی يه تكلی رفت كه...............بگذريم

*به كتاب تاريخی خيييييلی علاقه داره و ميگه اگه فوتباليست نميشد الان تو يكی از مدرسه ها داشت تاريخ تدريس ميكرد...

*دوستای صمیمی اش جواد کاظمیان و پژمان منتظری اند. البته جدیدا با مهدی امیرآبادی هم صمیمی شده !!!

*غذاهای ايتاليايی رو هم خيلی دوست داره 

*از عینک آفتابی خیلی خوشش میاد...

*ميگن خيلی خوش اخلاق و مهربونه... 

*چندوقت پیش به عنوان یه هوادار متعصب استقلالی با یه اسلحه تهدیدش کرده بودن ؛که پول بده !! ایمانم از ترسش ۱۵۰ هزار تومن ه تو ماشین داشت بهش داده بود . (می بینی چقدر بی شعورند به عنوان هوادار اخاذی می کنن) 

*يه بار ازش پرسيدن بهترين جای دنيا كجاست گفت:همان ايذه خودمان قربون گرمايش قربون آدمای با معرفتش (به جاااااااان خودم راست ميگمااااا)

*ازش پرسيدن غربت چه رنگيه گفت آلبالويی...

*اكثرا با پای برهنه وقتی كوچولو بوده فوتبال بازی ميكرده(وااااااااااااا)

*ميگه پدرم خيلی كمكم ميكرد و هميشه ميگفت من دلم روشنه اين ايمان بالاخره يه چيزی ميشه.يه جورايی هميشه چتر حمايت پدرم بالای سرم بود اما حيف كه مثل پرنده پر كشيد و رفت...

*تا چند وقت بعد از فوت باباش افسرده بوده و می نشسته يه ساعت به عكس باباش نگاه ميكرده و اشك ميريخته...

*ميگه درسته كه هنوزم نتونستم داغ دوری بابامو تحمل كنم اما به قول سهراب سپهری مرگ در ذات شب دهكده از صبح سخن ميگويد...

*از فرشاد پیوس خيلی خوشش مياد...

*گفته تا آخر عمر محبت های مهدی مناجاتی رو فراموش نميكنه...

*تا دو سه روز از مرگ پدرش خبر نداشته چون تهران بوده و اونا هم بهش نگفتن اما وقتی فهميده كه اشك رو تو چشمای داداشش ديده...

*مايلی كهن تو مصاحبه هاش میگه  جونش بره اسم ایمان جونو يادش نميره...

*بختیاری است ولی اصلا لهجه نداره... 

*يه مربی داشته قبلا به نام موسوی كه چند وقت پيش ازش شكايت كرده گفته ايمان بايد يه ميليارد به من بده كه ايمان سريع همه چيزو روشن كرد...

*و در آخر اينكه بازی علی كريمی رو خيلی دوست داره...

ایمان مبعلی

 



:: موضوعات مرتبط: بیوگرافی بازیکنان استقلال , ,
:: بازدید از این مطلب : 1014
|
امتیاز مطلب : 84
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : 20 آبان 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد